دلیل. دلیل برای انجام هر کار. برای نشون دادن هر واکنش. برای رفتن به هر جا. برای خوردن هر چیز. برای گفتن هر حرف. برای ریختن هر اشک. برای نوشتن هر کلمه. دلیل. برای خندیدن. برای غم. برای بی حوصلگی. برای عاشقی. برای ضعف. برای تصمیم. من یاد گرفتم برای انجام تک تک این کارها، دلیل داشته باشم. شاید تا یکی دو سال پیش، بلد نبودم کاری رو صرفا از سر "دوست داشتن" انجام بدم. انجام میدادم، ولی با عذاب وجدان. با ناراحتی دل.
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت